فهرست مطالب
بارها دیده ایم و شنیده ایم که زمین طبیعت و حیات وحش زیبایی دارد. با این وجود در نقاط مختلف این سیاره اسرارآمیز مکانهای ترسناک و رمزآلودی هم هست که رفتن به آنها دل و جراتی بیشتر از سفرهای عادی میخواهد.
پارکهای تفریحی که نام جهنم را روی آنها گذاشته اند یا جزایر پوشیده شده از مار، تنها برخی از مکان های ترسناکی هستند که چشم به راه مسافران شجاع مانده اند.
بیایید تا چمدانهایمان را ببندیم و از پشت موبایل و کامپیوتر و در حالتی بدون خطر، سفری کوتاه به 20 نقطه ترسناک زمین داشته باشیم.
جاده شمالی یونگاس، بولیوی
جاده یونگاس شمالی را با نام “جاده مرگ” میشناسند. این راه از میان جنگلهای بارانی آمازون که در ارتفاع 4500 متری قرار گرفته عبور میکند.
نبود گاردریل، دید محدود به دلیل باران و مه و کم عرض بودن این جاده باعث شده تا این مسیرِ 80 کیلومتری به یکی از ترسناکترین و دلهره آورترین نقاط جهان تبدیل شود.
سابق بر این، این جاده پرپیچ و خم هر سال شاهد مرگ بین 200 تا 300 نفر از مسافران بود. اما امروز این منطقه بیشتر از یک جاده برای وسایل نقلیه به مقصدی برای مسافرتهای کوهستانی پرماجرا تبدیل شده است.
ناگورو، ژاپن
ناگورو یک دهکده کوچک ژاپنی است که یک ویژگی بسیار قابل توجه دارد: در این روستا عروسک هایی با اندازه و شمایل انسان زندگی میکنند.
این عروسکها ساخته دست ” آیانو تسوکیمی” ، یکی از ساکنان قدیمی همین روستاست که پس از چند دهه زندگی در شهر به خانه اش در ناگورو بازگشت و با دیدن خلوت شدن دهکده تصمیم عجیبی گرفت.
او با دیدن مهاجرت جمعیت ناگورو به شهر و خالی از سکنه شدن روستا تصمیم گرفت تا عروسک هایی با اندازه واقعی بسازد.عروسکهایی که از روی افرادی که روستا را ترک کرده یا جانشان را از دست داده بودند ساخته شده بود.
این عروسکها در نقاط مختلف دهکده دیده میشوند. ماهیگیرانی که کنار رودخانه نشسته اند، دانش آموزانی که کلاس ها را پر کرده اند یا زوج های سالخورده ای که روی نیمکت ساختمانها مشغول استراحتند.
در حال حاضر حدود 350 عروسک به همراه 27 انسان عادی در این دهکده زندگی میکنند. زندگی این عروسکها در کنار انسانها این دهکده را به یکی از مناطق عجیب دنیا تبدیل کرده است.
تپه صلیبها، لیتوانی
تپه صلیب ها مکانی گردشگری- زیارتی است که در شمال لیتوانی قرار دارد.روی این تپه هزاران صلیب کوچک و بزرگ قرار گرفته است. گامن میرود که مردم لیتوانی از قرن 14 در این تپه اقدام به نصب و قرار دادن صلیبهایشان کرده اند.
در دوره قرون وسطا صلیب ها به عنوان نمادی برای استقلال لیتوانی در این تپه گذاشته میشدند. پس از قیام یک دهقان در سال 1831، مردم برای بزرگداشت شورشیان مرده،با اضافه کردن صلیبهای بیشتر این منطقه را گسترش دادند.
تپه بار دیگر در زمان اشغال اتحاد جماهیر شوروی از سال 1944 تا 1991 به یک محل مقاومت تبدیل شد. تپه و صلیب ها توسط شوروی سه بار بولدوز شدند، اما مردم محلی بازسازی آن را ادامه دادند.
در حال حاضر بیش از 100 هزار صلیب در این تپه وجود دارد که با وزش باد تکان میخورند و منظره متفاوتی به این منطقه میدهند.
جزیره عروسک ها، مکزیک
یکی از وحشتناک ترین جاذبه های توریستی مکزیک “جزیره عروسکها” نام دارد. در این جزیره صدها عروسک به همراه قطعات بدنشان در میان شاخه ها و درختان و روی زمین پراکنده شده است.
این جزیره بیش از هرچیز به یک فیلم ترسناک شباهت دارد و درباره آویزان شدن عروسکها داستانهای متفاوتی گفته میشود.
به گفته افراد محلی، این جزیره محل زندگی مردی به نام “جولیان سانتا باررا” بوده است. بعد از پیدا کردن جسد یک دختر مرده در کانال مجاور جزیره، این مرد تلاش میکند تا با آویختن اسباب بازی ها ارواح شیطانی را از جزیره دور کند.
در حال حاضر گردشگران جسور می توانند برای دیدن این جزیره، قایقی کرایه کنند و از روی آب به تماشای عروسکها بپردازند.
یخچال تیلور، قطب جنوب
ممکن است با دیدن عکسهای این منطقه به یاد صحنه های جنایی بیفتید، اما حقیقت این است که این یخچال قطبی که با نام آبشار خون شناخته میشود، یک پدیده کاملا طبیعی و شگفت انگیز است.
برای دانستن چرایی این پدیده باید به 5 میلیون سال پیش برگشت، زمانی که این یخچال در روی دریاچه ای سرشار از میکروب گیر افتاد. به دلیل نبود نور و اکسیژن، آب دریاچه با نمک و آهن بیشتری غلظت گرفت. سطح شوری آب که تقریبآ سه برابر بیشتر از آب اقیانوسها بود، مانع از انجماد شد و آهن دریاچه رنگ قرمز را بوجود آورد.
به این ترتیب در زمانهایی از سال، جریان آب قرمز رنگ از میان شکافهای یخچال سرازیر میشود که بسیاری آن را به آبشار خون تشبیه میکنند.
سنترالیا، پنسیلوانیا
از اواخر سالهای 1800 تا 1960، سنترالیا به لطف معادن زغال سنگ شهری پرجنب و جوش و زیبا بود.با این حال هنگامی که یکی از این معادن در سال 1962 به طرز مرموزی آتش گرفت، شعله های آتش در تونلهای زیرزمینیِ متصل به یکدیگر پخش شد.
با وجود آگاهی شهروندان از این وضعیت، تا مدتها مشکلی پیش نیامد. اما بعدها 2 اتفاق باعث تغییرات عجیبی در شهر شد:
نخست اینکه صاحب یک پمپ بنزین در سال 1979 در مخازن زیرزمینی خود، دمای غیرطبیعی بنزین را گزارش داد و دوم، در سال 1981 پسری جوان در گودالی 45 متری که در اثر نشست زمین حیاط خانه اش بوجود آمده بود سقوط کرد.
از آن زمان به بعد برخی از مناطق زیرزمینی این شهر بی وقفه در حال سوختن است و به نظر می رسد که تا مدتهای طولانی این آتش سوزی ها ادامه داشته باشد.
بعد از مجموعه چنین حوادثی جمعیت شهر به شدت کاهش یافت. طبق آخرین سرشماری سال 2014، تنها 7 نفر در سنترالیا ساکن باقی مانده و این شهر به شهر ارواح تبدیل شده است. شهری که در آن بسیاری از ساختمانها فرو ریخته، پیاده روها نابود شده اند و تمام سطح خیابانها با طرحهای گرافیتی پر شده است.
دانشمندان تخمین می زنند که آتش سوزی های زیر زمینی حداقل به مدت 250 سال دیگر ادامه خواهد داشت.
بیمارستان بلیتز-هیل اشتاتن، آلمان
بین سالهای 1898 تا 1930، این بیمارستان (که برای رسیدن به آن باید 50 دقیقه به سمت جنوب برلین رانندگی کنید) به عنوان آسایشگاه بیماران سل در حال خدمت رسانی بود.
در طی جنگ جهانی اول، قربانیان گاز خردل و مسلسل به این مرکز منتقل میشدند.از جمله یك سرباز جوان به نام “آدولف هیتلر” كه در ناحیه پا زخمی شده بود.
این بیمارستان بعداً به عنوان مرکز درمانی سربازان نازی در طول جنگ جهانی دوم شناخته شد و از سال 1945 تا سقوط دیوار برلین به عنوان یک بیمارستان نظامی شوروی مورد استفاده قرار گرفت.
در حال حاضر چند بخش از بیمارستان به عنوان مرکز توانبخشی اعصاب مورد استفاده قرار میگیرد، گرچه بیشتر بخشهای این مجموعه متروکه شده است.
بخش های جراحی و روانپزشکی “بلیتز-هیل اشتاتن” دچار فروپاشی شده است و اکنون در قسمتهایی از آن رویش گیاهان و طبیعت دیده میشود. نتیجه ای که این مرکز را شبیه به داستان های ترسناک آمریکایی کرده است.
غارهای گومانتونگ، مالزی
در ایالت شرقی صباح در مالزی، غاری عظیم با صخره های آهکی که ارتفاع برخی از آنها به 90 متر میرسد وجود دارد. بازدید کنندگان از این غار به عنوان یکی از منزجر کننده ترین تجربه های حیات وحش خود یاد میکنند.
گومانتونگ خانه بیش از دو میلیون خفاش است. همین موضوع باعث شده تا در سطح زمین لایه های ضخیمی از مدفوع خفاشها وجود داشته باشد. اگر بتوانید با وجود چنین وضعیتی راه خود را ادامه دهید، با چندین میلیون سوسک که در اطراف زندگی میکنند روبرو خواهید شد!
هر کجا که گوانو باشد، سوسک ها هم آنجا خواهند بود، یعنی همه جا!
سرانجام اگر توانستید خود را از شر خفاشها و بوی آنها خلاص کنید و از میان سوسکهایی که از پاهایتان بالا میروند بگذرید، با چند موجود فوق العاده دیگر مواجه میشوید. موجوداتی مثل مار، عقرب،خرچنگ های آب شیرین و هزارپایانی که اندازه هر کدام به حداقل 7 سانتی متر میرسد.
مجسمه عیسی مسیح Christ of the Abyss، ایتالیا
اگرچه چندین نسخه از مجسمه عیسی در کف اقیانوسها قرار دارد، اما نسخه اصلی این مجسمه در دریای مدیترانه و در ساحل سان فروتوزو ایتالیا واقع شده است.
این مجسمه 2.5 متری توسط غواص ایتالیایی ” مارکانته” در سال 1954 ساخته شد.چند سال پیش از ساخت مجسمه، مارکانته دوست خود را در همان نقطه از دست داده بود و همین موضوع بهانه ای شد تا این مجسمه به عنوان یادبود ساخته و قرار داده شود.
با این وجود اثر خلق شده با بازوان گشوده و نگاه خیره، تا حدی ترسناک است. گرچه مجسمه در سال 2003 از آب بیرون آورده شد تا مورد ترمیم قرار گیرد، اما همچنان با وجود رشد جلبکها و گیاهان دریایی اثری منحصر به فرد و اسرار آمیز شناخته میشود.
صرف نظر از این که این بنای یادبود عجیب و غریب یا زیبا باشد، بسیاری شیرجه زدن و گرفتن یک عکس سلفی با این مجسمه را مهم و با ارزش میدانند.
پریپیات، اوکراین
اگر قرار باشد تصویری شاخص برای یک مکان رها شده در سراسر جهان وجود داشته باشد، آن تصویر بدون شک به پریپیات تعلق دارد.
پریپیات که در سال 1970 رسمآ به یک شهر تبدیل شد، تا پیش از فاجعه چرنوبیل جمعیتی 50 هزار نفری داشت.
بعد از زمان تخلیه، این شهر خالی از سکنه باقی مانده است. گرچه ساختمانها، لوازم خانه ها و دیگر نشانه های زندگی دقیقآ به همان شکل که رها شده اند وجود دارند.
هنوز کتابهای فرسوده در کلاسهای درس دیده میشود،عروسک های پوسیده در گهواره ها رها شده اند و عکسها هنوز در قابهای های اصلی خود هستند.شاید مشهورترین نقطه شهر چرخ و فلک پارک تفریحی پریپات باشد که اسکلت آن یادآور تمام اتفاقات گذشته است.
به دنبال پخش سریال چرنوبیل از شبکه HBO ، دولت اوکراین اعلام کرده است که این منطقه به یک جاذبه رسمی گردشگری تبدیل خواهد شد.
برگردان از:
