موسیقی بلوچی؛ نوای ناگفتهها از جان و دل
برخی از بهترین هنرهای جهان، اغلب ناگفتههایی هستند از دل و جان، همچون موسیقی بلوچی. نوای آهنگین برای مردم بلوچ تسلیبخش و درمانگر است، زیرا با زبان موسیقی به فغان میآیند و با درون خود به راز و نیاز میپردازند. موسیقی بلوچی از گذشته دور تا به امروز، قلب به قلب و از شانه به شانه منتقل شده و تاثیر آن در موسیقی ایران انکار ناشدنی است. خوانندگان محلی، نوازندگان و رقصندهها با مشکلات اجتماعی و مالی مواجه میشوند، ولی موسیقی همیشه پناهگاه آنهاست. هنرمندان بلوچ با وجود عدم اطمینان سیاسی، خشونت فرقهای، افراط گرایی مذهبی و ستیزه جویی، اثبات کردهاند که چگونه میتوان ناملایمتیهای زندگی را با موسیقی مهار کرد. بهراستی، اگر از یک بلوچی بپرسید: «شخصی غمگین با چه چیزی آرامش مییاید، پاسخ او قطعا این خواهد بود: «موسیقی غذای روح است.»
درآمدی بر موسیقی بلوچی
مردم بلوچ، موسیقی را برای خود حکمی تاریخ میدانند، زیرا در دل این موسیقی رویدادها، و اتفاقات تاریخی در کنار حماسهها جای گرفته است. بلوچستان سرزمینی است که هنجارها و ارزشهای فرهنگی، اهمیت بیشتری را به خود اختصاص داده است. به همین دلیل، موسیقی محلی و بومی در وهله اول برای مردمانش مصداق نان شب را دارد و در وهله دوم نظر گردشگران و مسافرانی که وارد این شهر میشوند را به خود جلب میکند.
نتیجه آن، موسیقی سنتیِ غنی است که منعکس کننده گرایشهای گوناگونی از قبیل: آهنگهای نیایش، ترانههای عاشقانه، آهنگهای عروسی و جدایی، ترانههای سوگواری، آوازهای ستایش زمین برای محصول، آوازهای حماسی و همچنین ژانرهای غیر بلوچی مانند: آهنگهای ماهیگیران، آوازهای شفابخش و آهنگهای آیینی زیگری است.
ملودی در موسیقی بلوچستان معمولا با آیینهای مذهبی، جشن، زایمان، ختنه، ستایش، برداشت گندم، عزا و غیره… مرتبط است. در واقع، رابطه بین ملودیها و آداب و رسوم در اسامی آنها منعکس میشود. ذات موسیقی بلوچی در دستکاری تدریجی در ریتم تکراری و ملودی است که با تغییر ظریفی از یک حالت به حالت دیگر، باعث تحولات احساسی متفاوتی در شنونده میشود. این موسیقی معمولا از سه ریتم ساده، ترکیبی (۶/۸) و ریتمهای لنگ (۵/۸) تبعیت میکند و ٢٥ زهیریگ دارد که همگی آنها ساخت خودِ مردم بلوچ است. همچنین، ترانههای معروف و قدیمی بلوچستان که شامل: من به بازار میروم، سبزه گل، زلیخا، لیلی جان و حنابندان است که در مراسم عروسی خوانده میشود.
اهمیت موسیقی بلوچی
به دلیل علاقهام به موسیقی، وارد بلوچستان شدم، در همان روزهای نخست با جوانی 28 ساله به نام ملاداد به گفتگو نشستم. چکیده صحبتهای من با او در این مقاله آورده شده، ولی جهت احترام بیشتر به ملاداد، این بخش مستقیما و بدون کم و کاستی به سخنان او ارجاع میشود.
«موسیقی محلی همیشه نقشی پررنگ در سنتهای بلوچها ایفا میکند. هنگامی که برای اولین بار در سرزمین مادریام شروع به نواختن بَنجو (ساز اصیل بلوچی) کردم، متوجه شدم استعدادم نیاز به رشد و تکامل دارد. پس، از طریق استادان موسیقی در مَکران (ناحیهای در بلوچستان) شروع به یادگیری کردم.»
درست مانند بخشهای دیگر بلوچستان، نوازندگان انتظارات زیادی از طرف مقامات رسمی دارند. «من به دستان هیچکس نگاه نمیکنم، اما قطعا میگویم که هنرمندان ستون فقرات یک ملت هستند. در سراسر مرز میبینیم که هندیها و پاکستانیها خیلی بهتر از ما به موسیقی خود بها میدهند. رسانهها همواره بخش مهمی از استان را نادیده میگیرند و تنها نقاط منفی آن را به تصویر می کشند که بسیار ناامید کننده است. کمبود استعداد در استان وجود ندارد، اما هنرمندان مستحق، از نبود فرصت رنج میبرند. هنرمندان محبوب هستند و مردم از آنها حمایت میکنند، ولی رسانهها توجهی به ما ندارند.»
انواع موسیقی بلوچی
موسیقی بلوچ از دو منظر محتوا و ملودی قابل بررسی است، زیرا محتوا و ملودی در تنگاتنگ هم قرار دارند و ممکن است تفاوتهای گوناگونی را دامن زنند. به طور کلی، موسیقی بلوچستان را میشود از منظر فرم و محتوا به موارد زیر تقسیم کرد:
موسیقی ذهیروک: ذهیروک فرمی صوتی است که با آواز خواندن هنگامی که یکی از آشنایان یا دوستان از سرزمین خود دور است، اجرا میشود. در گذشته، ذهیروک تنها به وسیله دو گروه از زنان خوانده میشد که در طول روز کاری خود، ملودیها را یکدیگر مبادله میکردند. این روش امروزه رایج نیست و در عمل، این سبک از موسیقی توسط مردان خوانده میشد. ساز قیچک معمولا در این نوع از موسیقی مورد استفاده قرار میگرفت.
موسیقی گواتی: این موسیقی برای رسم جن زدگی نواخته میشود. نوازندگان دورتادور هم جمع می شوند و با ذکر گفتن سعی در بهبود حال بیماری دارند که دچار اختلالات ناشناختهای شده است. گواتی در اصطلاح به معنای باد است که به فردی گفته میشود که تصور شده بواسطه روحی شیطانی دچار اختلال و عدم تعادل روانی شده است. استفاده از گواتی در این سبک از موسیقی به سبب اعتقادی است که میگوید: «تنها موسيقی قادر به رهایی فرد با روانی ناپايدار است و از طريق نواختنش، او به سلامتی بازمیگردد.» اعتقاد به ارواح ناپاک در بلوچستان، مخصوصا در مناطق ساحلی آن و بیشتر در سواحل خلیج فارس، یافت میشود. نوعی رقص یا تکان دادن، بخش مهمی از مراسم گواتی است. مراسم هر شب از سه تا هفت و یا حتی چهارده شب انجام میشود، بسته به نوع و شدت بیماری. در پایان نیز با انجام قربانی مراسم خاتمه مییابد.
موسیقی سپت: این موسیقی همراه با شعر است که جهت خوشنودی خداوند، پیامبرش و شخصیتهای مذهبی بزرگ توسط خویشاوندان و دوستان در اتاق مادر در شب بعد از زایمان صورت میگیرد. این مراسم از شش تا چهل شب به طول میانجامد، بسته به منابع مالی خانواده. این آواز معمولا توسط دو گروه از خوانندگان اجرا میشود.
موسیقی سوت: رایج ترین سبک موسیقی در بلوچستان است که نوایی شاد دارد. نازینک معمولا در وصف طبیعت، سرزمین و عشق است. این اصطلاح برای بسیاری از ملودیها در موسیقی بلوچی همراه است که هر نوع سازی را در خود دارد. اشعار آن در مورد عشق و شادی است و به حالتی شیدایی دارد. این موسیقی در مراسم ازدواج، جشن و روزهای تعطیل اجرا میشود.
موسیقی موتک (مویه): این موسیقی برای مراسم ترحیم نواخته میشود و هدف آن برای آرامش روح مرده و عزاداری برای بازماندگان است. شعر مورد استفاده در آن، فضایل مرحوم، غم و اندوه را توصیف میکند. موتک معمولا توسط گروهی از زنان و تنها با ساز قیچک نواخته میشود. امروزه این موسیقی به شدت در بسیاری از مناطق بلوچستان کمرنگ شده است.
موسیقی نازینک: نازینک در اصطلاح به معنی عبادت است که در درجه اول در ستایش خداوند و سپس در ستایش عروس، داماد و نوزاد تازه متولد شده اَدا میشود. وقتی که عروس و داماد کنار هم بر روی تخت مینشینند و در طی شش شب اول بعد از زایمان، این موسیقی نواخته میشود.
موسیقی شاعری (حماسی): این سبک، از فرهنگ تاریخی بلوچها سرچشمه میگیرد و به راستی شناسنامه موسیقی بلوچها به حساب میآید. مضامین شعری آن می تواند حماسی، حوادث تاریخی، روایتهای اجتماعی، قومی یا عاشقانه باشد. آلات موسیقی مورد استفاده در در آن، دنبلی، تنبورک و قیچک است.
موسیقی و ذکر غزلهای صاحبان چشتی: این سبک موسیقی بیشتر در شرق بلوچستان و در شهر سراوان محبوبیت دارد. خواندن غزل از شاعران بزرگ همچون حافظ و مولانا و نواختن موسیقی به صورت جمعی انجام میگیرد.
آلات موسیقی بلوچی
موسیقی بلوچی به خاطر طبیعت کاملا غنی و پر جنب و جوشش شناخته میشود. در سراسر بلوچستان سازهای: قیچک (با نام محلی سروز یا سرود)، رباب، نَل، دونلی، سرنا، تنبورک، بنجو و دهلک توسط نوازندگان نواخته و در تولید موسیقی بلوچی مورد استفاده قرار میگیرند. هر یک از آنها نوایی منحصر به فرد و متفاوتی را میافزاید که باعث میشود آن را بسیار شگفت انگیز سازد و برای شونده گوش نواز آید.
در این بین، قیچک بلوچی، سازی استثنایی است؛ به معنای واقعی کدام قوم در ایران و حتی در جهان میتواند سازی همانند آن را بسازد، کوک کند و بنوازد. مهارت در نواختن قیچک، استادی میخواهد و سالها تلاش و کوشش ثمره آن خواهد بود. این ساز در بسیاری از آیینهای بلوچی به وفور مورد استفاده قرار میگیرد.
همچنین قطعات ساز بنجو از موسیقی هند تاثیر پذیرفته است (به دلیل همسایگی استان بلوچستان با کشور هندوستان). این ساز مخصوص جشن و شادی است و به معنای واقعی کلمه مردم بلوچ و هر رهگذری که برای نخستین بار نوای آن را گوش فرا دهد، سر کیف میآورد.
کلام آخر
با این حال، برای شهرهایی همچون بلوچستان که شاهد دههها تحولات سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی بوده است، جای تعجب نیست که زخمهای ناشی از این حوادث در طول زمان چه بر سر و روان مردمان این سرزمین آورده است. به عبارتی، آنها به هنر نظر افکندند، زیرا موسیقی بلوچی برایشان تسلیبخش است.