اصلاً چرا سفر می‌کنیم؟

اصلاً چرا سفر می‌کنیم؟ مدت‌ها پیش بزرگان در جواب این پرسش گفتند: «سفر ذهن را گسترش می‌دهد.» شواهد جدید نشان از آن دارد که مسافرت کردن نه‌تنها روح را جلا می‌دهد، بلکه باعث می‌شود انسان ذهنی باز، دقیق‌ و خلاق داشته باشید. مردم همیشه می‌پرسند: «چگونه سفر تو را تغییر داد؟» اگر به عقب برگردم، قبل از اینکه سفر کنم و خود را با کسی که الآن هستم مقایسه کنم، باید بگویم سفر از من یک فرد بهتر ساخت. وقتی 25 ساله بودم، برای اولین به دنبال کشف دنیای جدید رفتم.

در حقیقت، فکر می‌کنم مسافرت همۀ افراد را به شخصی بهتر تبدیل می‌کند. ما راه سفرمان را بهتر از زمانی که شروع کردیم، پیدا خواهیم کرد، زیرا معتقدم که سفر چیزی است که باعث می‌شود شما نه‌تنها با ترس‌هایتان روبرو شوید، بلکه به زندگی خود معنایی جدید می‌بخشید. به هر دلیلی که تصمیم به سفر دارید، بدون شک شما شگفت‌انگیزترین زمان زندگی خود را سپری خواهید کرد و هنگامی‌که به تجارب قبلی خود افزودید، دیگر هرگز متوقف نخواهید شد.

بااین‌حال، برای دادن پاسخی مفصل به پرسش اصلاً چرا سفر می‌کنیم؟ 11 مورد مهم و اساسی را در زیر ترتیب داده‌ام؛ با من همراه باشید.

1. مسافرت سلامت را بهبود می‌بخشد

از زدودن استرس و کاهش شانس ابتلا به بیماری‌های قلبی، مزایای سلامتی سفر کردن بسیار زیاد است. ممکن است در تمام طول روز در محل کار بر روی صندلی خود بنشینید، بدون آنکه تحرکی داشته باشید. انجام مداوم این کار در طول زمان به افزایش افسردگی و اضطراب منجر می‌شود. به همین دلیل بسیاری از روانشناسان برای کمک به سلامت روحی و جسمی افراد، سفر کردن را توصیه می‌کنند. مسافرت به مکان‌های جدید منجر به افزایش تحرک جسمی می‌شود و از نظر ذهنی نیز آماده برای کسب آرامش بیشتری هستید. بنابراین، بهترین درمان، بیشتر سفر کردن است.

2. مسافرت باعث سرزندگی می‌شود

بعضی انسان ها تمایل به تکرار روزهای زندگی‌ دارند، گاهی اوقات همیشه در سرکار هستید، با اینکه می‌دانید کار زیاد ممکن آسیب‌زا باشد. هر روز ساعت مشخصی بیدار می‌شوید، فرزندان خود را به مدرسه می‌برید و همانند والدین متعهد در تلاش هستید تا زندگی خود را بر طبق روال معمول پیش ببرید. ولی چقدر می‌توانید فشار روزمرگی‌های زندگی را تحمل‌کنید، قبل از آنکه منفجر شوید؟ گاهی اوقات بهتر است یک گام به عقب برگردید، نفسی عمیق بکشید و خود را به جاده بسپارید. مسافرت طبیعی‌‌ترین راه برای تجربه احساس بی‌مانند «سرزندگی» است. به این معنا که هر روز با اشتیاق برای دیدن چیزهای جدید بیدار می‌شوید و در انتهای شب بادلی سرشار از تجربیات تازه به خواب می‌روید.

3. مسافرت راهی برای شناخت فرهنگ‌های متفاوت است

درک و پذیرش فرهنگی متفاوت، بخشی از تکامل ذهنی ماست. سنت آگوستین (فیلسوف و اندیشمند مسیحی در دوران باستان) می‌گوید: «جهان یک کتاب است، و کسانی که سفر نمی‌کنند تنها یک صفحه از آن خوانده‌اند.» ممکن است فکر کنید که با خواند اخبار و یا تماشای مستند‌های مختلف تلویزیونی می‌توانید با فرهنگ شهرها و کشورهای دیگر آشنا شوید، ولی باید بدانید ذهنتان از این طریق به دیدگاهی واحد و بی‌طرفانه محدود می‌شود. سفر کردن در وهله اول یعنی آشنایی با فرهنگ و آداب‌ورسوم و سپس تغییر نگرش نسبت فرهنگ مقصد موردنظر است.

4. مسافرت منجر به آشنایی با انواع غذاهای شگفت‌انگیز می‌شود

هیچ‌چیزی لذت‌بخش‌تر از میل کردن یک وعده‌غذای متفاوت در شهر یا کشوری جدید نیست. درواقع خوردن غذای محلی تجربه‌ای فوق‌العاده منحصربه‌فرد است. شما مزه و طعم‌های جدیدی را کشف می‌کنید و با تغییراتی که در رژیم غذایی خود ایجاد کرده‌اید، از سفر لذت بیشتری خواهید برد. بی‌مورد نیست که برخی از وبلاگ نویسان مشهور غذا، هزاران کیلومتر را تنها برای یک ظرف خوراک خاص طی می‌کنند! به‌طورکلی سعی کنید نسبت به امتحان هرگونه غذای جدید، حس کنجکاوی خود را برانگیخته کنید.

5. مسافرت از شما فردی ماجراجو می‌سازد

مزیت سفر به مکان جدید در این است که شما را مجبور می‌کند با ناشناخته‌ها روبرو شوید. نیازی به‌صرف یک ماه در جنگل ندارید! اگر در شهری بزرگ زندگی می‌کنید، تنها گذراندن تعطیلات آخر هفته از شما فردی ماجراجو خواهد ساخت. درواقع بخش مهمی از سفر نیازمند روحیه ماجراجویی است، اینکه به‌شدت برای دیدن مکان‌های جدید و لمس تجربه‌های بی‌مانند اشتیاق دارید. چادر زدن در جنگل‌های بکر شمال ایران و یا مسافرت به ناشناخته‌ترین قبیله‌های آفریقایی، ممکن است در وهله اول ترسناک باشد، اما وقتی آن را تجربه کردید، مطمئناً به وجود خود افتخار خواهید کرد.

6. مسافرت شبکه ارتباطات شما را گسترش می‌دهد

ما می‌دانیم که ایجاد دوستی و ساختن یک شبکۀ ارتباطی در خارج از کشور یکی از عجیب‌ترین چیزهایی است که می‌توان در دنیای امروز انجام داد. گاهی اوقات ایجاد ارتباط با افراد خارج از شهر یا کشور خود، کاری سخت است، اما این بدان معنا نیست که سفر خود را باید به دیدن جاذبه‌های دیدنی و یا خوردن غذاهای خوشمزه محدود کنید. برای مثال، در این اواخر به سرعین در اردبیل سفر کردم و هم‌اتاق مردی مشهدی شدم، بعد از دو روز دوستی از یکدیگر جدا شدیم. یک سال بعد، او مرا به عروسی خود در مشهد دعوت کرد. چقدر شگفت‌انگیز است! ایجاد برخی از روابط دوستانه با افراد مختلف در طول سفر به‌طور چشمگیری در زندگی‌تان تغییر ایجاد می‌کند.

7. مسافرت راهی برای دیدن خانواده و عزیزان است

ممکن است برادر یا خواهرتان به کشوری دیگری نقل‌مکان کنند. مهم نیست که کجا هستند، سفر می‌تواند راهی برای دیدن و نزدیکی دوباره شما با عزیزانتان باشد. نکته مهم این است که دیدن خانواده و عزیزان نه‌تنها شما را به آن‌ها نزدیک‌تر می‌کند، بلکه باعث می‌شود به‌درستی نحوه زندگی آن‌ها را در شهر یا کشوری متفاوت را ببینید و به این فکر کنید که چگونه خود را با محیطی جدید وفق دادند. این تجربه فرهنگ‌های متفاوت می‌توانند شما به بیشتر سفر کردن به مناطق مختلف تشویق کند.

8. مسافرت می‌تواند به تقویت دوستی کمک کند

سفر با دوستان و همسالان خود می‌تواند به‌عنوان یکی از بهترین زمان‌های زندگی‌تان باشد. خاطراتی که با یکدیگر خلق می‌کنید، به‌اندازه کافی برایتان بسیار لذت‌بخش خواهد بود. برنامه‌ریزی برای تعطیلات با دوستان، راه عالی برای تقویت و پایداری در دوستی است. در حالت معمول ممکن است شما دوستان خود را به‌خوبی نشناسید، ولی در سفر به وجود اصلی آن‌ها پی خواهید برد. به این فکر خواهید کرد که تا چه اندازه ازنظر فکری به یکدیگر نزدیکی هستید و به‌خوبی هم را درک کرده‌اید؟ لذت هم‌نشینی با دوستان خوب، لذت سفر را دوچندان می‌کند.

9. مسافرت باعث می‌شود آب‌وهوایتان عوض شود

در برخی مواقع، افراد نسبت به آب و هوایی که در آن زندگی می‌کنند، شکایت دارند: «من خیلی گرم است» یا «هوا چقدر سرد است». بسیاری از مردم به‌سادگی برای فرار از آب و هوایی که روزانه تجربه می‌کنند، سفر کردن را ترجیح می‌دهند. معمولاً افرادی که در هوای سرد زندگی می‌کنند، به سمت مناطق گرم و آفتابی می‌روند و بالعکس، افرادی که در فضایی گرم زندگی می‌کنند، به‌سوی مناطق سرد سفر خواهند کرد. به قول مادرم: «خسته شدی کیوان، برو هوایی عوض کن!»

مسافرت باعث می‌شود عشق گمشده خود را پیدا کنید

این مورد را آخر قرار دادم، نه از این منظر که کم‌اهمیت است، بلکه حُسن ختام هر موضوعی مسلماً «عشق» است. پس بگو ببینم، آیا در عشق کم شانس هستی؟ و یا هنوز فرد موردعلاقه خود را پیدا نکرده‌ای؟ پس چرا سفر نمی‌کنی؟ یقیناً در کشوری، شهری، خیابانی یا کوچه‌ای، فردی را خواهید دید عاشقش شوید. حداقل گردشگر یا مسافر دیگری را خواهید دید که با همان انگیزه‌هایی که شما برای سفر خود تعیین کرده بودید، در حال ماجراجویی است. بااین‌حال، سفر تضمینی برای پیدا کردن عشق زندگی‌تان نیست، اما به‌طورقطع به شما فرصت‌های زیادی را برای ملاقات با افراد جدید می‌دهد.

چرا سفر کردن اهمیت دارد؟

خوب، پاسخ به این پرسش دیگر سخت نیست، اما من فکر می‌کنم حداقل نیمی از مسافران و گردشگران به‌درستی اهمیت واقعی سفر را درک نکرده‌اند. برخی از افراد نمی‌دانند با پولشان چه‌کار کنند، برخی با محدودیت‌های مالی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. سفر فارغ از مسائل مالی باید سرشار از جنبه‌های معنوی باشد. بسیاری افراد ممکن است به بیشتر نقاط دنیا سفر کنند، ولی به‌اندازه فردی که سفرهای کمی را در طول زندگی خود داشته است، تکامل ذهنی پیدا نکرده باشد. چه راهی بهتر از این است که پول خود را برای کسب آگاهی و درک فرهنگ‌های مختلف و رساندن پیام صلح و دوستی خرج کنید؛ اینکه زندگی در همه‌جا به یک اندازه شگفت‌انگیز است.