موسیقی آذری؛ نوای شادی، غم و شجاعت
موسیقی آذری تنها یکی از شاخههای فرهنگ آذربایجان و مردم ترک زبان ایران است. ریشههای آن به گذشتههای دور باز میگردد، جایی که آهنگهای فولکلور (بومی و محلی) آغازی برای مهمترین ژانر فعالیتهای خلاقانه و شاعرانه شد و هنوز هم موسیقی آن کاملا منعکس کننده جهان خالص، اخلاقی و در راستای خواستهها و انتظارات مردمان این دیار است. این سبک از موسیقی میتواند در برگیرنده شجاعت، شادی، عرفان و یا سوز دل باشد که با گوش فرا دادن به آن، احساسات به هر شکلی به سرعت در وجود انسان بیدار میشود. نوای موسیقی تُرکی ریشه در اندیشهای دارد که رویدادهای زندگی (چه شادی و چه غم) را به زیبایی مینگرد و وجود خود را با آن همسان میسازد، زیرا مگر غیر از این است که موسیقی کلام درون آدمی است که او نمیتواند آن را به زبان بیاورد.
درباره موسیقی آذری
وقتی صحبت از موسیقی اصیل آذری به میان میآید، انسان یاد حماسه، دلیری، قهرمانی، شعر، طنز، رقص، شور و شادی و غم و اندوه میافتد. این موسیقی حاوی نوآوری، محتوای هیجانی و خلاقانه میباشد که بسیار متفاوت با موسیقی کلاسیک است و کاملا قابل تمایز، تشخیص و مختص اقوام آذری زبان است.
تاریخ موسیقی آذربایجان با هنر ایرانی، عرب و ترکی و هنر مُقام در آمیخته است؛ نظریه پردازان برجسته آن عبارتند از: صفیالدین ارموی و عبدالقادر مراغهای که اهل ارومیه و مراغه در آذربایجان ایران بودند. به گفته عزیر حاجی بیکُف (مشهورترین آهنگساز شوروی): «این سنت در اواخر قرن چهاردهم (حکومت مغولها در ایران) سقوط کرد و متعاقب آن هر گروه ملی، سیستم خود را از بقایای آن بازسازی کردند». بعد از این اتفاق نامها حفظ شدند، اما واقعیتها حاکی از آن است که آنها از یک سنت به سنت دیگری تغییر یافتند.
سبک موسیقی آذری که اکنون در کشور آذربایجان و در پایتختش یعنی باکو اجرا میشود که برگرفته از شوروی سابق و تا حدودی متمایز با موسیقی ترکی ایرانی است. این جدایی در زمان الحاق بخشی از آذربایجان به خاک شوروی صورت گرفت و آذربایجان ایران این سبک موسیقی را به شیوهای صرفا مختص به خود تغییر داد. این موسیقی در ایران به شکلی عارفانه و در آذربایجان با حس قهرمانانه که شنونده را به تحرک وا میدارد، اجرا میشود.
به طور کلی، موسیقی قومی و سنتی آذربایجان، به سبک موسیقی موجود بین مردم آذری در کشور آذربایجان و همچنین آذربایجان ایران اشاره دارد. بخش شمالی این منطقه، پس از یک دوره جنگ بین ایران و روسیه طی دوره های 1804-1813 و 1826-1828 به شوروی محلق شد. بنابراین مردم آذربایجان بین دو مرز از یکدیگر جدا شدند، اما تا به امروز آنها هنوز صحنه برادری خود را حفظ کردهاند و این را میتوان در فرهنگ و موسیقی محلیشان مشاهده کرد.
در ایران، مردم آذری در اقلیت هستند، موسیقی اصیل آنها کمتر محبوب است (نه آن موسیقی که امروزه در بسیاری از مراسم عروسی پخش میشود) و همچنین تحت تاثیر دیگر موسیقیهای فارسی (موسیقی پاپ رایج امروزی) قرار دارند. جمهوری آذربایجان که در گذشته تحت حکومت اتحادیه شوروی و امروزه روسیه قرار دارد، موسیقی آنها نیز بسیار با موسیقی غربی مخلوط شده و سبک نوینی را ایجاد کرده است.
موسیقی قومی آذربایجان ریشه در تاریخی هزار ساله دارد که از دیرباز تا امروز به بخش مهمی از فرهنگ مردم این ناحیه از کشور تبدیل شده است. در طول تاریخ، آذربایجان بخشی از امپراتوریها و فرهنگهای مختلف بوده است، بنابراین موسیقی محلی این منطقه از هر یک از این وقایع تاریخی، چیزی را جذب و به یادگار برده است. اولین کتاب نوشته شده در مورد موسیقی آذری از قرن هشتم میلادی کتاب «دده قورقود» است. به طور کلی، موسیقی آذری دارای سبکها و آلات موسیقی مختلفی است که هر یک بر مبنای خاصی ایجاد شده است.
سبکهای موسیقی آذری
موسیقی محلی آذری شامل هنر عاشیق (Ashiq) است که ترکیبی از شعر، داستانسرایی، رقص و موسیقی است که معمولا با ساز (لوت) همراه است. همچنین انواع مختلفی از رقصهای سنتی آذری وجود دارد که اغلب همراه با موسیقی سریع، اجرا میشود. به طور کلی عاشیقها، آوازخوانان مسافری هستند که ساز می نوازند. اساس آهنگهای آنها بداهه است. این هنر یکی از نمادهای فرهنگ آذربایجان است و نماد هویت ملی و نگهبان زبان، ادبیات و موسیقی آذربایجان است.
موسیقی سنتی کلاسیک آذری مُقام (mugham) نام دارد که شامل هفت حالت مختلف است که هر کدام در پس زمینه خود معنای عاطفی ویژهای دارد. آلات موسیقی آن اغلب شامل: تار (بلندتر از ساز لوت)، کمانچه، عود، بالابان (ساز بادی چوبى دو زبانه) و سازهای دیگر است. مقام هرگز توسط یک فرد مشخصی ایجاد نشد، بلکه موسیقی قومی و محلی است که از شعر کلاسیک و تا حدی بداههسازی استفاده میکند. اگر چه بداههپردازی نقش مهمی در موسیقی ایفا میکند، اما مُقام دارای مجموعهای از قوانین ساختاری نیز است.
موسیقی فرهنگی آذربایجان به دلخواه گروه و افراد مختلف بر اساس پس زمینه تاریخی و فرهنگی دارای محتوای متفاوتی است. اینها عبارتند از: ترانههای کار، آهنگهای مخصوص مراسم های گوناگون، آهنگهای خانوادهای (آهنگهای بزمی نیز در این گروه گنجانده شده است) و آهنگهای تاریخی.
همچنین، یکی از گونههای باستانی موزیک آذری، آهنگهای تشریفاتی است. جشنها، مراسم عروسی و تشییع جنازه همراه با آهنگهای سنتی اجرا میشوند که در بین مردم امروزی نیز بسیار محبوب هستند. این ترانهها شامل آهنگهایی هستند که در گذشتههای دور ساخته شدهاند و در مراسم مختلف انجام شده و به خورشید، آتش، باران و دیگر نیروهای طبیعی اختصاص داده میشود.
آهنگهای خانوادهای به ترانههای کودکان، انسان دوستی و بزمی تقسیم میشوند که با توجه به محتوای آن، احساسات متفاوتی را بیان میکنند. ترانههای کودکان به ویژه آنهایی که مادران برای فرزندانشان کوچکشان میخوانند یا به عبارتی لالایی، از قدیمیترین ترانهها در میان تمام سبکهای موسیقی است.
سبک بزمی در آذربایجان، غنیترین و شگفتانگیزترین سبک موسیقی است. در عین حال این سبک، بخش عمدهای از موسیقی آذری را شامل میشود. موسیقی بزمی به طور عمده موضوع عشق خالص، زیبایی عشق، جدایی، انتظار، غم و اندوه، سوز دل و غیره… را پوشش میدهد.
همچنین، سبک بزمی مهمترین وسیله برای بیان احساسات مردم بوده و است. برخی از آهنگهای آن خوش بینانه و برخی دیگر غمگین و پر از اندوه هستند. گروه اول شامل آهنگهای مشهوری مانند گول اوغلان، یار بیزه قوناخ گلجک، قوی گولوم گلسین، گروه دوم شامل سندن منه یار اولماز و اونو دمه ظالیم یار و غیره… است. به طور کلی، آهنگهای بزمی دارای فرمهای پیچیدهتری هستند، آنها با سبک شعری دوبیتی و تکرار دائمی بیتها در مقایسه با سبک روندو (آوازی که توسط یک نفر خوانده میشود و دیگران دست در دست هم بای رقص به صورت دایرهوار کنار هم ایستادهاند؛ آوازخوان آنها را هدایت میکند) مشخص میشوند.
آهنگهای حماسی – تاریخی و قهرمانانه نیز جایگاه مهمی را در میان موسیقی فولکلور آذربایجان اشغال کرده است. این آهنگها که از دوران باستان ساخته شدهاند به رویدادهای تاریخی اختصاص یافته است که نقش حیاتی را در زندگی مردم آذربایجان و قهرمانان آنها ایفا میکنند. آهنگهای کوراوغلو و عشق نگار از این دست هستند.
موسیقی آذری و رقص
رقص به همراه موسیقی، یکی از اجزای گسترده و مهم در فرهنگ آذری است. رقصهای فولکلور بر اساس موسیقی آذری، حس وحدت و قوم گرایی به مردم این دیار میدهد. رقص آذری خود به تنهایی مخزن آداب و رسوم مردم ترک زبان ایران است که در ترکیب با موسیقی، به غنای حرکتها، تشدید تدریجی، تکرار و تنوع میافزاید. رقص آذری با لحن، خواص ریتمیک و فرمهای موسیقی مشخص میشود که منعکس کننده احساسات، شخصیت و خلق و خوی مردم است. رقص زنان همراه با شعر و به آرامی، مهربانی و ظرافت انجام میشود، ولی رقص مردان طوفانی و پر شور و حرارت است. رقصهای جمعی نیز در میان مردم محبوب هستند، بیشتر آنها معمولا در مراسم گوناگون همانند عروسی اجرا میشوند.
کلام آخر
هیچ کس نیست که بدون گوش دادن به موسیقی آذری بی تفاوت از کنار آن بگذرد، حتی اگر برای نخستین بار هم باشد، شور و حرارت این موسیقی ناخودآگاه او را با جلوهای از وجودش آشنا میکند که تا به امروز غریب مینمود. موسیقی مردمان خطه آذربایجان و دیگر ترک زبانان ایران، خود گویای فرهنگی غنی از تاریخی میباشد که فراز و نشیب های زیادی را به خود دیده است. این موسیقی پیامی هدفمند در دل دارد، اینکه چگونه موسیقی میتواند در روخدادهای زندگی، گاهی شورانگیز و گاهی آرام بخش جلوه کند.
این رقص توی تصویر از قزاقهای روسیه ست و موسیقی ترکی و عربی جز موسیقی کوردی و اقوام نیست!
اذری ادبیات وموسیقی شبیه به کوردی داشته که با اشغال تورکها جمعیت اذربایجان به ترکی تغییر کرد پس موسیقی در دست ترکان ایرانیست!
آقای مرتضی چیزی از موسیقی بلد نیستی ابراز نظر نکن
خود موسیقی کرد زبان ها تحت تاثیر موسیقی خلق عرب و ترک و آشوری شکل گرفته
تو چهار کشور اقلیت دارین موسیقی هیچکدومتون بهم شبیه نیس
برو خدا شفات بده